سند و فضیلت زیارت عاشورا
سند و فضیلت زیارت عاشورا
زیارت عاشورا اگرچه به حسب ظاهر از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام نقل شده؛ زیرا صفوان که از یاران امام باقر و امام صادق علیهماالسلام است می گوید: «من در روز عاشورا در خدمت امام باقر علیه السلام بودم که این زیارت را قرائت فرمودند».
همچنین می گوید: «امام صادق علیه السلام پس از زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام به طرف کربلا اشاره کردند و این زیارت را قرائت کردند».
اما در واقع این زیارت از ناحیه خود خداوند متعال نازل شده و از احادیث قدسی است؛ چون شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان از امام صادق علیه السلام نقل می کند که: «آن حضرت از پدر بزرگوارش و ایشان از اجداد طاهرینش و آنان از پیامبر اکرم و آن حضرت از جبرئیل و جبرئیل از خداوند متعال نقل می کنند که حضرت احدیّت به ذات مقدس خود قسم خورده که هر کس امام حسین علیه السلام را با این زیارت، از دور یا نزدیک زیارت کند، زیارت او را می پذیرم و خواهش و حاجت او را برآورده می کنم و فوز به بهشت و آزادی از جهنم را به او عطا می کنم و شفاعت او را در حق هر کس که بخواهد قبول می نمایم».
سپس امام صادق علیه السلام به صفوان می گوید: «هر گاه حاجتی پیدا کردی این زیارت را بخوان که بر آورده خواهد شد».
همچنین در بحارالانوار از علقمة بن محمد حضرمی از امام باقر علیه السلام حدیثی را نقل کرده که مضمونش چنین است که حضرت فرمود: «هر کس امام حسین علیه السلام را با این زیارت (زیارت عاشورا) زیارت کند خداوند متعال صد هزار هزار درجه به او بدهد و مثل کسی باشد که با امام حسین علیه السلام شهید شده باشد و از آن روزی که امام حسین علیه السلام شهید شده و هر پیغمبر و رسولی و هر کس که آن حضرت را زیارت کرده خداوند ثواب همه آنها را در نامه اعمال او بنویسد».**بحارالانوار: ج 98، ص 290.***
همانگونه که در بحث خداشناسی، اول باید انسان ظرف وجودی اش را از همه آلودگی ها پاک کند و با گفتن «لا اله» نفی الوهیت از همه خدایان دروغین و طواقیت بنماید آنگاه با گفتن «الا اللَّه» تسلیم در مقابل حضرت احدیت شود.
در زیارت عاشورا نیز همین مسأله حاکم است و به قول عرفا و حکما، اول باید تخلیه صورت گیرد سپس تحلیه انجام شود؛ یعنی برای اینکه انسان ملبّس به لباس مقدس تولاّ و تبرّا شود و شیعه و پیرو بودن خود را به اثبات برساند اول باید از دشمنان حضرات معصومین تبرّی بجوید و ظرف وجودی اش را پاک سازد تا خودش را آماده کند برای تقدیم سلام به حضور مقدس امام حسین و اولاد و اصحاب آن حضرت.
روی این حساب است که در زیارت عاشورا دستور داده شده که اول باید دشمنان و ظالمان و ستمگران به خاندان عصمت و طهارت را لعن و نفرین کرد بعد خدمت امام حسین علیه السلام سلام داد. اما برای اینکه انسان کاملاً دشمنی خود را نسبت به دشمنان اهل بیت و امام حسین علیه السلام و دوستی خود را نسبت به خاندان پیامبر اکرم مخصوصاً حضرت اباعبداللَّه الحسین برساند باید اول صد مرتبه لعن و نفرین کند بعد صد مرتبه سلام و درود و تحیت. که منقول است خیلی از بزرگان و مراجع و عرفا، زیارت عاشورا را با صد بار لعن و سلام می خواندند از جمله نقل شده که امام خمینی رحمه الله علیه چنین زیارت می کردند.
همچنین حضرت آیة اللَّه العظمی بهجت می گوید: «شیخ انصاری زیارت عاشورا با صد لعن و سلام می خواندند».
بنابراین، زیارت عاشورا محکی است که شیعیان و دوستان اهل بیت را به منصّه ظهور و بروز می رساند و به همین جهت است که دشمنان خاندان نبوت و رسالت، مخصوصاً وهّابیها، در کربلا و نجف و عتبات عالیات و مکه و مدینه از به همراه بردن و خواندن مفاتیح مخالفت می کنند که عمده مخالفتشان به خاطر زیارت عاشورا است.
چند تذکر در مورد زیارت عاشورا
1 اگر قرائت صد بار لعن و سلام در هنگام زیارت عاشورا باعث عسر و حرج و یا سبب نخواندن زیارت عاشورا شود اگر چنانچه بعد از هر بخش از لعن ها و سلام ها بگوید: «تسعاً و تسعین مرّه» ان شاء اللَّه ثواب زیارت کامل را خواهد داشت.
2 در مفاتیح الجنان چند جمله در حاشیه زیارت عاشورا آمده یعنی: «و بالبرائة ممّن قاتلک و نصب لک الحرب و بالبرائة ممن اسّس اساس الظلم و الجور علیکم و ابرء الی اللَّه و الی رسوله».
چون در خیلی از کتب ادعیه معتبره این جملات جزء زیارت عاشورا آمده لذا خواندن این جملات الزامی است.
3 یکی از ویژگی های زیارت عاشورا علاوه بر ثواب عظیم اخروی که ذکر گردید باعث بر آورده شدن حاجتهای لاعلاج است، شاهدش هم داستانهایی است که در کتاب آمده؛ بدین سبب سفارش می شود هر کس برای هر حاجتی که متوسل به این زیارت شریف می شود 40 روز مرتب آن را قرائت نماید و افضل اوقات آن نیز بعد از نماز صبح و قبل از طلوع آفتاب است.
4 بعد از خواندن زیارت عاشورا حتماً دو رکعت نماز زیارت امام حسین علیه السلام را بخواند که همانند نماز صبح می باشد.
5 بعد از زیارت عاشورا و دو رکعت نماز، دعای علقمه حضرمی را نیز بخواند که در مفاتیح الجنان با نام «دعای بعد از زیارت عاشورا» آمده است.
6 اگر کسی بتواند زیارت عاشورا را روزی دو بار بخواند خیلی خوب است؛ یعنی یکبار اول شب و یا آخر روز و یک بار هم اول صبح و قبل از طلوع آفتاب؛ زیرا از عارف بزرگ و جمال العارفین حضرت آیة اللَّه سید علی آقا قاضی تبریزی منقول است که بعد از ارتحالشان کسی ایشان را در عالم رؤیا دید و سؤال کرد: چه عملی در آنجا از همه مهمتر است؟ می فرماید: «زیارت عاشورا. بعد می گوید: من پشیمانم که چرا روزی یکبار زیارت عاشورا را قرائت کردم و دوبار نخواندم».
سفارش مؤکّد امام زمان (عج) به خواندن زیارت عاشورا
سیّد احمد رشتی می گوید:
تاریخ 1280 هجری قمری به عزم زیارت بیت اللَّه از رشت به تبریز رفتم و از آنجا مرکبی کرایه کرده و روانه شدم، در منزل اوّل سه نفر دیگر با من رفیق شدند.
در یکی از منازل بین راه خبر دادند که قدری زودتر روانه شویم که منزل آینده خطرناک و مخوف است کوشش کنید که از کاروان عقب نمانید.
از این جهت دو سه ساعت به صبح مانده راه افتادیم هنوز یک فرسخ نرفته بودیم که هوا منقلب شد و برف باریدن گرفت به طوری که رفقا هر کدام سرهای خود را به پارچه پیچیدند و تند رفتند من هم هر چه کردم که بتوانم با آنها بروم ممکن نبود سرانجام از آنها عقب ماندم و ناچار از اسب پیاده شده و در کنار راه نشسته و متحیر بودم مخصوصاً به خاطر ششصد تومان پولی که برای هزینه سفر همراه داشتم نگرانی بیشتری داشتم.
با خود گفتم: همین جا تا صبح می مانم و به منزل قبلی بر می گردم و از آنجا چند نفر مستحفظ به همراه داشته خود را به قافله می رسانم.
در این اندیشه بودم که در برابر خود باغی دیدم که باغبانی با بیلش برف درختان را می ریخت تا مرا دید جلو آمد و گفت: کیستی؟
گفتم: رفقایم رفتند و من مانده ام و راه را نمی دانم.
به زبان فارسی فرمود: نافله**به نمازهای مستحبی نافله می گویند و در اینجا شاید مقصود نماز شب بوده است.*** بخوان تا راه را پیدا کنی. من مشغول نافله شدم نماز شب تمام شد باز آمد و فرمود: نرفتی؟
گفتم: واللَّه راه را نمی دانم.
فرمود: جامعه بخوان.**مقصود زیارت جامعه کبیره است که در مفاتیح الجنان است.***
من زیارت جامعه را از حفظ نداشتم و اکنون هم از حفظ ندارم از جا بلند شدم و زیارت جامعه را تماماً از حفظ خواندم.
باز آمد و فرمود: نرفتی و هنوز اینجایی؟
بی اختیار گریه ام گرفت، گفتم: آری راه را نمی دانم.
فرمود: عاشورا**مقصود زیارت عاشورا است.*** بخوان.
زیارت عاشورا را نیز از حفظ نداشتم و اکنون هم از حفظ ندارم از جا بلند شدم و مشغول زیارت عاشورا شدم و همه اش را حتی لعن و سلام و دعای علقمه را از حفظ خواندم.
بار سوم آمد و فرمود: نرفتی و هستی؟
گفتم: آری نرفتم هستم تا صبح.
فرمود: من هم اکنون تو را به قافله می رسانم. سپس رفت و بر الاغی سوار شد و بیل خود را به دوش گرفت و آمد.
فرمود: ردیف من بر الاغ سوار شو. من هم پشت سر او سوار شدم و افسار اسبم را کشیدم، اسب اطاعت نکرد.
فرمود: جلو اسب را به من بده. عنان اسب را به دست راست گرفت و راه افتاد. اسب در نهایت تمکین پیروی کرد.
سپس دست مبارکش را بر زانوی من گذاشت و فرمود: شما چرا نافله نمی خوانید؟
نافله، نافله، نافله، سه بار تکرار کرد.
آنگاه فرمود: شما چرا عاشورا نمی خوانید؟
عاشورا، عاشورا، عاشورا.
سپس فرمود: شما چرا جامعه نمی خوانید؟
جامعه، جامعه، جامعه.
دقت کردم دیدم در وقت پیمودن راه به نحو دایره راه طی می کرد یک مرتبه برگشت و فرمود: اینها رفقای شمایند که کنار نهر آبی فرود آمده و برای نماز صبح وضو می گیرند.
پس من از الاغ پیاده شدم و خواستم سوار اسبم شوم نتوانستم آن آقا پیاده شد و بیل را در برف فرو کرد و به من کمک کرد تا سوار شدم و سر اسب را به طرف رفقایم بر گردانید من در این هنگام با خود گفتم این شخص کی بود که به زبان فارسی حرف می زد و حال آنکه زبانی جز ترکی و مذهبی جز عیسوی در آن نواحی نبود و چگونه با این سرعت مرا به قافله رساند؟
برگشتم پشت سر خود را نگاه کردم دیدم کسی نیست.**یکصد داستان درباره نماز اول وقت، رجائی خراسانی. داستانهای مفاتیح الجنان، اسماعیل محمدی: ص 78.***
تأثّر از اینکه هر روز زیارت عاشورا را نخواندم
عالم جلیل آقای شیخ عبدالهادی حائری مازندرانی از والد خود مرحوم حاجی ملاّ ابوالحسن نقل کرده که من حاجی میرزا علی نقی طباطبایی را بعد از رحلتش به خواب دیدم و به او گفتم: آرزویی داری؟ گفت: یکی و آن این است که چرا در دنیا هر روز زیارت عاشورا نخواندم. و رسم سید این بود که در دهه محرم زیارت عاشورا می خواند نه در تمام سال و لذا افسوس می خورد که چرا تمام سال نمی خواندم.**زبدة الحکایات، عبدالمحمد لواسانی: ص 235.***
مزد دادن امام زمان علیه السلام برای خواندن زیارت عاشورا
حاج سید احمد (رحمة اللَّه علیه) برای من نوشت که روز جمعه در مسجد سهله در حجره نشسته بودم. ناگاه سید موقّر معمّمی بر من داخل شد که قبای فاخری و عبای قرمزی پوشیده بود، نظری کرد به آنچه در زاویه حجره بود کمی از کتب و ظروف و فرشی بود فرمود:
برای حاجت دنیا کفایت می کند تو را و تو هر روز صبح به نیابت صاحب الزمان علیه السلام زیارت عاشورا می خوانی و خرجی هر ماهت را از من بگیر که محتاج احدی نباشی و قدری پول به من داد و گفت:
این کفایت یک ماه تو را می نماید.
و رفت رو به در مسجد و من به زمین چسبیده بودم و زبان من بند آمده بود و هر چه خواستم تکلّم بنمایم نتوانستم و حتی نتوانستم برخیزم تا سید خارج شد و همین که بیرون رفت گویا قیودی از آن بر من بود و باز شد و شرح صدری پیدا کردم پس برخاستم و از مسجد خارج شدم آنچه تفحص کردم اثری از آن آقا ندیدم.**عبقری الحسان مرحوم شیخ علی اکبر نهاوندی: ج 1، ص 113.***
نجات یافتن از مرگ به واسطه توسل به زیارت عاشورا
یکی از علما گوید: زنم بیمار بود و دچار غده های کیسه ای شده بود، ولی ما از بیماری او آگاهی نداشتیم، در یکی از شبها در عالم خواب دیدم گویی در یک سالنی هستم که راهی به بیرون ندارد، و سقف سالن سه دریچه جهت تنفس داشت، پس از مدتی شتری آمد و بر روی این دریچه ها نشست و راه تنفس را بست، من برای رهایی از این مهلکه مشغول به دعا شدم، در این حالت از خواب بیدار شدم.
پس از چند روز، بیماری همسرم شدت یافت، نزد پزشک رفتیم او بیماری همسرم را غده های کیسه ای تشخیص داد و به دلیل وخامت تأکید کرد که باید در انجام عمل جراحی شتاب کرد و گر نه...
با جمعی از پزشکان مشورت کردم، گفتند: پزشکان ایرانی قادر به انجام این عمل نیستند، سرانجام دکتری را دیدیم، او گفت: من این عمل را انجام می دهم ولی اجرت آن سیصد هزار تومان می شود.
مضطرب و حیران شدم، برای رهایی از این مشکل نذر کردم و شروع به خواندن زیارت عاشورا کردم پس از چند روز عمل انجام شد و برای تسویه حساب رفتم، دکتر گفت: مبلغی دریافت نمی کنم؛ زیرا تعداد غده ها سه عدد بود و عمل نیز دشوار بود. من امیدی به موفقیت عمل نداشتم، برای همین نذر کردم عمل را رایگان انجام دهم، و عمل به موفقیت پایان یافت و بیمار از مرگ رهایی یافت.
پروردگار را سپاس می گویم که موفقیت را نصیب ما فرمود. سپس به دکتر گفتم: وقتی همه راهها به روی من بسته شد نذر کردم زیارت عاشورا را بخوانم، و خداوند ما را یاری نمود، و با مشکلی رو به رو نشدیم.**همان: ص 50 .***
قضاوت اشتباه و عجولانه در ثمر ندادن زیارت عاشورا
یکی از علما می نویسد: در سال 1370 دولت کسانی را که قبلاً اجازه سفر نداشتند از مسافرت به خانه خدا منع کرده بود. من شوق بسیاری برای سفر داشتم ولی اجازه سفر نداشتم نذر کردم زیارت عاشورا را بخوانم، نذرم را ادا کردم و توسل زیادی نمودم، اما نتیجه ای نگرفتم.
در آن شب برادرم به من گفت: آیا برای این موضوع تلاش بسیار نموده ای؟ بار دیگر نزد مسؤول مربوطه برو و با او تماس بگیر ممکن است نتیجه ای حاصل شود.
روز بعد به تهران سفر کردم، و از صبح تا ساعت یک بعد از ظهر هر چه در توانم بود تلاش کردم لیکن نتیجه ای نگرفتم، تصمیم به بازگشت به قم گرفتم.
پس از آن برادرم با حالتی ناامیدانه و شکوه آمیز گفت: یک بار دیگر با مسؤول مربوطه تماس بگیر، و ما در دفترش، منتظر او شدیم ولی نتیجه ای حاصل نشد، پس از آن به برادرم گفتم: چیزی به دست نیاوردیم و اگر موفق شویم توفیقمان به لطف و عنایت و به برکت زیارت عاشورا خواهد بود، در این لحظه به ما گفتند: برای ملاقات بروید به داخل. ما نیز داخل اتاق او شدیم و درباره این موضوع با او گفتگو کردیم، گفت: راهی برای این کار نیست، در این اثنا تلفن زنگ زد، و از او خواستند پانزده عدد جواز خروج به نامهای... صادر کند ما نیز گفتیم:
به این اسامی نام دو نفر دیگر را اضافه کن، در این اثنا تلفن بار دیگر زنگ زد و او گوشی را برداشت به او گفتند فوراً در بیمارستان حاضر شود؛ زیرا مادر شما در لحظه های آخر زندگی است، و سرانجام او با دادن اجازه سفر موافقت کرد.
در روز اول ماه ذی الحجه برای اتمام مراحل قانونی اقدام کردم، و در روز دوم اجازه سفر صادر شد، و در روز سوم با آخرین هواپیما به جده سفر کردم و در آن سال به حج خانه خدا مشرف شدم.
شایان ذکر است که کسانی از مسؤولین توسلات عجیبی برای دادن حج داشتند و بعضی از آنها اجازه سفر را اخذ کردند اما موفق به حج خانه خدا نشدند، از یکی از آنها که دوست من بود پرسیدم: آیا زیارت عاشورا را همراه با سایر دعاهایی که به آنها متوسل شدی خواندی گفت: خیر، همه دعاها را خواندم فقط زیارت عاشورا را نخواندم.
سرانجام دانستم انجام کارم و مشرف شدنم به زیارت خانه خدا به برکت زیارت عاشورا بوده و اول بار که گفتم زیارت عاشورا نمی تواند مثمر ثمر باشد شتاب کردم و این خطا بود.**همان: 51 .***
عظمت زیارت عاشورا از نظر آیت اللَّه شیخ عبدالنبی اراکی
مرحوم آیت اللَّه شیخ عبدالنبی اراکی می گوید: یکی از جنبه های حدیث شریف «ما أوذی نبی مثل ما أو ذیت هیچ پیامبری آنچنان که من اذیت شدم اذیت نشده» آزار رسول اکرم صلی الله علیه و آله به وسیله حوادثی بعد از اوست یعنی آزار اهل بیت و شیعان آنان است. پیامبر از حوادث بعد از خود آگاه بود. پیامبر بسیار اندوهگین و غمگین بود برای همین خداوند متعال زیارت عاشورا را قرار داد، و فواید آن را در دنیا و آخرت شناساند. سپس خواندن آن را تضمین نمود و بعد جبرئیل را فرستاد تا آن را برای سعادت رسول خدا و اهل بیتش و سعادت شیعیانش به آنها برساند:
اول: از فواید اخروی بهره گیرند.
دوم: برای فواید دنیوی به آن متوسل شوند.
برای همین امام جعفر بن محمد، به واسطه محمد بن علی، به واسطه علی بن الحسین، به واسطه حسین بن علی، به واسطه حسن بن علی، به واسطه علی بن ابی طالب علیه السلام ، به واسطه پیامبر صلی الله علیه و آله ، به واسطه جبرئیل، به واسطه قلم، به واسطه لوح، بواسطه خداوند متعال تضمین نموده که هر کس نزد پروردگار حاجتی داشته باشد و این زیارت را بخواند، خداوند متعال با قدرت مطلق و به فضل خویش بر محمد و خاندان محمد صلی الله علیه و آله و شیعیانش و دوستدارانش حاجتهای آنها را بر آورده می کند.
این بنده ضعیف برای بر آورده شدن حاجت مشکلم شروع به خواندن زیارت عاشورا کردم، و خداوند متعال به حُرمت آن بزرگان دعای مرا پذیرفت، و من تا کنون نمی دانم حاجتم چگونه بر آورده شد، لذا تصمیم گرفتم به طور خلاصه و فهرست وار نحوه توسل را بنویسم تا اینکه هر کس حاجتی داشت به وسیله آن و به طور حتمی و بدون تردید حاجتش بر آورده شود انشاء اللَّه.**همان: ص 53 .***
مداومت بر قرائت زیارت عاشورا
بکوش تا خیر دنیا و آخرت را در خواندن مستمر زیارت عاشورا به دست آوری که اول صبح هر روز فضیلت خواندن آن می باشد. در حالات شهید محراب آیت اللَّه اشرفی اصفهانی نقل شده است که 60 سال مستمر هر صبح پس از نماز به قرائت آن می پرداخته است. اگر هر روز نمی توانی برنامه ای تنظیم کن که هفته ای سه بار آن را بخوانی. و بعد که بدان عادت کردی کم کم آن را در روزهای دیگر هم بخوان باشد تا ان شا اللَّه با امام حسین علیه السلام محشور گردی.
در فضیلت زیارت عاشورا همین بس که از سنخ سایر زیارات نیست که به ظاهر از انشاء و املای معصومی باشد (هر چند که از قلوب مطهر ایشان چیزی جز آنچه از عالم بالا به آنجا برسد بیرون نیاید) بلکه از سنخ احادیث قدسیه است که به همین ترتیب از زیارت و لعن و سلام و دعا از حضرت احدیت به جبرئیل امین و از او به خاتم النبیین رسیده و به حسب تجربه، مداومت آن در چهل روز یا کمتر، در بر آورده شدن حاجات و نیل به مقاصد و دفع دشمنان بی نظیر است.**مفاتیح الجنان: ص 923 به بعد.***
صفوان می گوید امام صادق علیه السلام به من فرمود: مواظب باش بر این زیارت (عاشورا) پس به درستی که من ضامن قبولی زیارت کسی هستم که از دور و نزدیک این زیارت را بخواند و سعی او مشکور باشد و سلام او به آن حضرت برسد و محجوب نماند و حاجت او از طرف خدا بر آورده و به هر چه که خواهد برسد و خدا او را نومید بر نگرداند.
ای صفوان! این زیارت را به این ضمان یافتم از پدرم و او از پدرش... و او از امیرالمؤمنین و او از رسول خدا و او از جبرئیل و او از خدای تعالی نقل نمودند که خداوند عزوجل به ذات مقدس خود قسم فرموده که هر کس حسین علیه السلام را به این زیارت از دور و نزدیک زیارت کند، زیارت او را قبول می کنم و خواهش او را می پذیرم، به هر قدر که باشد و خواسته او را بر می آورم پس، از حضور من نومید بر نمی گردد و او را با چشم روشن و حاجت بر آورده شده و فوز جنت و آزادی از دوزخ بر می گردانم و شفاعت او را در حق هر کس که شفاعت کند می پذیرم. (جز در مورد دشمن ما اهل بیت).**مأخذ پیشین و خلوتی با خویش، ص 83.***
(در کتاب شریف مفاتیح الجنان در این رابطه داستان های آموزنده و جالبی ذکر شده است که طالبین می توانند بدان رجوع نمایند).
اهمیّت زیارت عاشورا
فقیه زاهد عادل مرحوم شیخ جواد بن شیخ مشکور عرب که از اجله علما و فقهای نجف اشرف و مرجع تقلید جمعی از شیعیان عراق بوده و نیز از ائمه جماعت صحن مطهر بوده است در سال 1337 در حدود نود سالگی وفات نموده و در جوار پدرش و در یکی از حجره های صحن مطهر مدفون گردید.
آن مرحوم در شب 26 ماه صفر 1336 در نجف اشرف در خواب حضرت عزرائیل ملک الموت را می بیند، پس از سلام از او می پرسد از کجا می آیی؟ می فرماید از شیراز و روح میرزا ابراهیم محلاتی را قبض کردم.
شیخ می پرسد:
روح او در برزخ در چه حالی است؟
می فرماید:
در بهترین حالات و در بهترین باغهای عالم برزخ و خداوند هزار ملک موکل او کرده است که فرمان او را می برند. گفتم برای چه عملی از اعمال به چنین مقامی رسیده است؟ آیا برای مقام علمی و تدریس و تربیت شاگرد؟
فرمود: نه.
گفتم: برای نماز جماعت و رساندن احکام به مردم؟
فرمود: نه.
گفتم: پس برای چه؟
فرمود: برای خواندن زیارت عاشورا (مرحوم میرزای محلاتی سی سال آخر عمرش زیارت عاشورا را ترک نکرد و هر روز که به سبب بیماری یا امر دیگر نمی توانست بخواند نایب می گرفته است).
و چون شیخ مرحوم از خواب بیدار می شود فردا به منزل آیت اللَّه میرزا محمد تقی شیرازی می رود و خواب خود را برای ایشان نقل می کند.
مرحوم میرزا محمد تقی گریه می کند، از ایشان سبب گریه را می پرسند می فرماید:
میرزای محلاتی از دنیا رفت و استوانه فقه بود. به ایشان گفتند: شیخ خوابی دیده و واقعیت آن معلوم نیست. میرزا می فرماید: بلی خواب است اما خواب شیخ مشکور است نه افراد عادی. فردای آن روز تلگراف فوت میرزای محلاتی از شیراز به نجف اشرف می رسد و صدق رؤیای شیخ مشکور آشکار می گردد.
این داستان را جمعی از فضلای نجف اشرف که از مرحوم آیت اللَّه سید عبدالهادی شیرازی شنیده بودند که ایشان در منزل مرحوم میرزا محمد تقی هنگام ورود شیخ مرحوم و نقل رؤیای خود حاضر بودند نقل کردند و نیز دانشمند گرامی جناب حاج صدر الدین محلاتی فرزند زاده آن مرحوم از شیخ مرحوم، این داستان را شنیده اند.**داستانهای شگف شهید محراب دستغیب شیرازی: ص 196. زبدة الحکایات عبدالمحمد لواسانی: ص 225. کرامات امام حسین، مصطفی محمدی اهوازی: ص 99. حکایاتی از عنایات حسینی، منصور حسین زاده کرمانی: ص 63.***
خبر غیبی از ترک زیارت عاشورا
در ماه صفر سال 1409 ه به شهر شیراز رفتم و در خانه حاج مسیح... اقامت گزیدم، او مرا مطلع کرد که: در طی سی سال من همیشه زیارت عاشورا را می خوانم و دختری متأهل در شهر دزفول دارم برایم نوشته که منزلی در شیراز برای او بخرم، ولی موفق به این کار نشدم، بسیار متأثر و غمگین شدم؛ زیرا نتوانستم خواسته اش را بر آورده کنم.
در روز تولد امام علی بن موسی الرضا علیه السلام در یکی از منازلی که درآن مراسم دعا و توسل بر پا بود بسیار گریستم و حاجت خود را عرضه داشتم.
پس از چند روز، خواهرم نزد ما آمد و به من گفت: مردی را دیدم زمین هایی را تقسیم می کند، و به قیمت مناسب می فروشد، من نیز برای شما قطعه زمینی را خریدم.
مشغول ساختن آن شدم، و خواندن زیارت عاشورا را فراموش نمودم.
در یکی از روزها، صبح زود، دخترم تلفنی با من تماس گرفت و گفت: خواندن زیارت عاشورا را ترک کردی؟ گفتم: چطور؟
گفت: در عالم خواب امام و سرور آزادگان علیه السلام را در صحن و یا در حرم دیدم، در شکوه و عظمتی وصف ناشدنی داشت و اطرافش اشخاص بسیاری با جاه و جلال بودند، پرسیدم: اینان کیستند؟
گفتند: اینان دوستدار پیشوای سرور آزادگان علیه السلام هستند، به دنبال شما در میان آنها جستجو کردم ولی شما را نیافتم گفتم: پدرم علاقه شدیدی به امام حسین علیه السلام دارد و دایم زیارت عاشورا را می خواند چرا او را در بین شماها نمی بینم؟ گفتند: از چند روز قبل ارتباطش با ما قطع شده، ولی دوباره ارتباطش با ما برقرار می شود.**همان: ص 36 .***
شرکت حضرت زهرا علیها السلام در مجالس زیارت عاشورا
خانم علویّه ای می گوید: برای زیارت به آرامگاه حضرت زینب، و حضرت رقیه علیهماالسلام مشرف شدم، شیفته زیارت سرور شهیدان شدم، مشغول خواندن زیارت عاشورا بودم و با حالت روحی خاصی می گریستم، یک بار وقتی مشغول خواندن و گریستن بودم، دیدم گویی دریچه ای برایم گشوده شد و به عالم آخرت پا گذاشتم، در آن حالت بیدار بودم، ولی شاهد آن واقعه بودم، مانند آن که آن را در عالم خواب دیده باشم:
عده ای از زنان را به همراه مادرم دیدم، و در این اثنا بانویی بلند قامت با ظاهری محترم آمد؛ زنان گرد او را فرا گرفتند، هر یک از آنها حاجت و مشکلش را به وی عرضه می داشت، من نیز حاجتم را به او عرضه داشتم، سپس به او گفتم: چرا به مجلس عزاداری ما که در آن زیارت عاشورا را می خوانیم نمی آیی؟
ایشان فرمود: من در مجلس شما شرکت می کنم، نشانه و دلیل را به من داد. ایشان فرمود: پسر خاله تو و همسرش در مجلس شما حاضر شدند، و برای برطرف شدن حاجتشان نذر کردند که در حضور یافتن در مجلس زیارت عاشورا و خواندن آن نزد شما تدام داشته باشند. به وسیله خواندن زیارت عاشورا حاجتشان بر آورده شد و منزل جدیدی ساختند، بعد از آن در جلسه های خواندن زیارت عاشورا حاضر نشدند و آن را نمی خوانند.
و من مؤلف صاحب نذر را می شناسم، داستان را با همه تفاصیل آن برای او بازگو کردم، رنگش تغییر نمود و گریست، به همسرش گفت: گوش کن چه می گوید و از کجا خبر می دهد؟! مرد بسیار متأسف و اندوهگین شد، گفت: اینها که گفتی درست است، ما را مشکلات دنیا فرصتی نمی دهد تا نذرمان را ادا کنیم.
بچه دار شدن زن عقیم با زیارت عاشورا
در سفر به شهر یزد برای به دست آوردن نسخه ای شرح دار برای زیارت عاشورا در کتابخانه مرحوم وزیری با جناب شیخ علی اکبر سعیدی پیشنماز مسجد طهماسب که شیخی است صالح، باقار، و از همنشینان شیخ غلامرضا یزدی، کسی که برای امرار معاش از دسترنج خویش کسب روزی می نمایدملاقات کردم.
به من گفت: مرحوم حاج ابوالقاسم با دختری زرتشتی پس از مسلمان شدن ازدواج کرد ولی فرزندی به دنیا نمی آورد، بعد از بیست سال به او خواندن زیارت عاشورا را آموختند. آن را چهل روز همراه با صد بار لعن و صد بار سلام و دعای علقمه خواند. پس از آن خداوند بر او منت نهاد و او را فرزندی «پسر» عنایت فرمود.**همان: ص 52 .***
بسم الله الرحمن الرحیم